در این مطلب از سایت انسان شاد برای شما عزیزان شعرهای عاشقانه و غمگین زمستان را فراهم آورده ایم.
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
آرزو کن با من
که اگر خــواست زمســـتان برود!
گرمیِ دستِ تو اما باشد
“مــا” ی ما “مـــن” نشود
سایه ات از سرِ تنهاییِ من کم نشود!
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
پیش رویم چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر، آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام منزلگه اندوه و درد و بد گمانی،
کاش چون پاییز بودم…
شعر از “فروغ فرخزاد”
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
به دل نا گفته صدها حرف دارم
میان سینه زخمی ژرف دارم
به روی پوستین سالخوردم
زمستان در زمستان برف دارم
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
سرد است هوا
بیرون اگر میروی
دستهای مرا هم با خودت ببر!
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
به گوش ام خش خش پاییز زرد است
دل ام میعادگاه زخم و درد است
نمی آید صدایی از در و دشت
“هوا بس ناجوانمردانه سرد است”
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦
♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦♥♦