در این مطلب از سایت انسان شاد برای شما عزیزان دو بیتی بابا طاهر را فراهم آورده ایم.
باباطاهر همدانی یا باباطاهر عریان در سال 326 هجری به دنیا آمد. او عارف، شاعر ایرانی تبار و دوبیتیسرای اواخر قرن چهارم و
اوایل قرن پنجم هجری و در دوران طغرل بیک سلجوقی بوده است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده است.
باباطاهر پس از 85 سال زندگی، در همدان وفات یافت. آرامگاه قدیمی باباطاهر عریان در همدان قرار دارد و
یک آرامگاه منسوب به باباطاهر نیز در خرمآباد وجود دارد. بنای مقبره باباطاهر در گذشته چندین بار بازسازی شدهاست.
این بنای تاریخی در تاریخ 21 فروردین 1376 به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیدهاست.
چه باغ است اینکه دارش آذرینه
چه دشت است اینکه خونخوارش زمینه
مگر بوم و بر سنگین دلان است
مگر صحرای عشق نازنینه
کجا بی جای ته ای بر همه شاه
که مو آیم بدانجا از همه راه
همه جا جای ته مو کور باطن
غلط گفتم غلط استغفرالله
کسی که ره بفریادم برد نی
خبر بر سرو آزادم برد نی
همه خوبان عالم جمع گردند
کسی که یادت از یادم برد نی
به هر شام و سحر گریم بکوئی
که جاری سازم از هر دیده جوئی
مو آن بی طالعم در باغ عالم
که گل کارم بجایش خار روئی
دل ارمهرت نورزه بر چه ارزه
گل است آندل که مهر تو نورزه
گریبانی که از عشقت شود چاک
بیک عالم گریبان وابیرزه
برویت از حیا خوی ریته دیری
دو ابرویت بناز آمیته دیری
به سحر دیده در چاه زنخدان
بسی هاروت دل آویته دیری
ز آهم هفت گردون پر شرر بی
زمژگانم روان خون جگر بی
ته که هرگز دلت از غم نسوجه
کجا از سوته دیلانت خبر بی
مرا درد آموه و درمان چه حاصل
مرا وصل آموه و هجران چه حاصل
بسوته بی گل و آلاله بی سر
سر سوته کله یاران چه حاصل
دلا از دست تنهایی بجانم
ز آه و نالهی خود در فغانم
شبان تار از درد جدایی
کند فریاد مغز استخوانم
سحرگاهان که اشکم لاوه گیره
زآهم هفت چرخ آلاوه گیره
چنان از دیده ریزم اشک خونین
که گیتی سر بسر سیلابه گیره
عزیزان موسم جوش بهاره
چمن پر سبزه صحرا لاله زاره
دمی فرصت غنیمت دان درین فصل
که دنیای دنی بی اعتباره